مادربزرگها بیشتر از فرزندانشان با نوههایشان ارتباط عاطفی برقرار میکنند
دکتر محمدرضا قرائتی
مغز مادربزرگها هنگام تماشای تصاویر نوهها فعالیت همدلانه بیشتری نشان میدهد.
به گزارش ندای تندرستی در فرهنگ ما ایرانیان گفته میشود که بچهها باداماند و نوهها مغز بادام. شیرینی نوهها آنقدر زیاد است که مادربزرگها میگویند نوهها بزرگترین لذت زندگی آنها هستند. بسیاری از افراد نیز آنقدر خوششانس بودهاند که با مادربزرگهای دوستداشتنی خود بزرگ شدهاند. این افراد میدانند که مادربزرگها میتوانند در مسیر رشد کودک به شکلی منحصربهفرد و ارزشمند نقش داشته باشند.
بهتازگی در نخستین مطالعهای که عملکرد مغز مادربزرگها را بررسی کرده است نشان داده شده که مادربزرگها ممکن است از نظر عاطفی بیشتر از پسران و دختران خود با نوههای خود ارتباط داشته باشند.
دانشمندان مغز مادربزرگها را هنگام مشاهده عکسهای نوههای خردسال خود اسکن کردهاند و بدین ترتیب تصویر عصبی این پیوند خاص بین نسلی را مشاهده کردهاند.
«فرضیه مادربزرگ» چه میگوید؟
در جوامع انسانی مادران برای مراقبت از فرزندان خود از دیگران کمک میگیرند. اینکه مادران از چه کسانی کمک میگیرند در بین جوامع مختلف و نیز در میان خانوادههای مختلف در یک جامعه متفاوت است.
محققان میگویند: «ما اغلب تصور میکنیم که پدران پس از مادران مهمترین مراقبان هستند، اما این موضوع همیشه درست نیست. در برخی موارد، مادربزرگها کمککننده اصلی هستند.»
در این زمینه فرضیهایی وجود دارد که بنام «فرضیه مادربزرگ» معروف است. در واقع «فرضیه مادربزرگ» میگوید یکی از دلایلی که زنان دههها پس از سالهای باروری خود زندگی میکنند، این است که آنها با حمایت فیزیکی که معمولاً ارائه میکنند، شانس زنده ماندن نوههای خود را افزایش میدهند. بهعبارتدیگر مادربزرگها بیشتر میمانند زیرا این انسانهای دوستداشتنی برای فرزندان و نوههای خود مزیتهای تکاملی فراهم میکنند.
شواهدی که این فرضیه را تأیید میکند مطالعهای است که روی مردم سنتی منطقهای در تانزانیا انجام شده است. در این منطقه مادربزرگها با جستجوی غذا وضعیت تغذیه نوههای خود را بهبود میبخشیدند. مطالعه دیگری در جوامع سنتی نشان داد که حضور مادربزرگها سبب کاهش فاصله بین فرزندآوری دختران میشود و تعداد نوهها را افزایش میدهد. همچنین در جوامع پیشرفتهتر شواهد روزافزونی نشان میدهد که با حضور پدربزرگ و مادربزرگهایی که در مسیر رشد کودکان همکاری میکنند رفاه، سلامت تحصیلی، اجتماعی، رفتاری و جسمانی و نیز عملکرد آموزشی کودکان تقویت میشود.
محققان میگویند یکی از دلایلی که زنده ماندن زنان پس از گذشت سالها از توانایی تولیدمثلشان این است که آنها شانس زنده ماندن نوههای خود را افزایش میدهند.
مغز مادربزرگ مهربان، زمینهایی که محققان علوم اعصاب از آن غافل بودند
یکی از محققان مطالعهای جدید در زمینه بررسی مغز مادربزرگها میگوید: «من میتوانم شخصاً با این نوع تحقیق ارتباط برقرار کنم، زیرا زمان زیادی با هر دو مادربزرگم تعامل داشتم. هنوز لحظاتی را که با آنها داشتم به گرمی به یاد دارم. آنها همیشه بسیار پذیرای من بودند و از دیدن من بسیار خوشحال بودند. بهعنوان یک کودک، من واقعاً نمیفهمیدم چرا.»
این پژوهشگر اضافه میکند که دانشمندان بهغیراز مشکلات زوال عقل یا سایر اختلالات پیری، کمتر مغز افراد مسنتر را مطالعه میکنند.
این محقق گفت: «در این نوع تحقیقها بر عملکرد مغز مادربزرگها که میتوانند نقش مهمی در زندگی اجتماعی و رشد ما داشته باشند تأکید میکنیم.» او ادامه داد: «این جنبه مهمی از تجربه انسانی است که تا حد زیادی از حوزه علوم اعصاب کنار گذاشته شده است.»
مغز بادامها چگونه بر عملکرد مغزی مادربزرگهایشان اثر میگذارند؟
گروهی تحقیقاتی برای درک بهتر پایههای زیستی ارتباط بین مادربزرگها و نوههایشان، ۵۰ زن دارای دستکم یک نوه تنی بین ۳ تا ۱۲ ساله را انتخاب کردند. این افراد پرسشنامههایی را درباره تجربیات خود بهعنوان مادربزرگ تکمیل کردند. آنها جزئیاتی مانند مدتزمانی که با نوههای خود میگذرانند، فعالیتهایی که باهم انجام میدهند و میزان محبتی که نسبت به آنها دارند را ارائه کردند.
آنها همچنین تحت نوع خاصی از تصویربرداری بنام fMRI قرار گرفتند تا عملکرد مغزشان هنگام مشاهده تصاویر نوه خود، یک کودک ناشناس، والدین کودک و یک بزرگسال ناشناخته اندازهگیری شود.
نتایج نشان داد که در بیشتر مادربزرگهای فوق هنگام مشاهده تصاویر نوههای خود بخشهایی از مغزشان که درگیر همدلی عاطفی و حرکت است، در مقایسه با زمان دیدن تصاویر دیگر فعالیت بیشتری صورت گرفت. این مادربزرگها در پرسشنامه گزارش کرده بودند که خواهان مشارکت بیشتر در مراقبت از نوه خود هستند.
در نهایت، در مقایسه با نتایج مطالعه قبلی در مورد پدرانی که عکس فرزندانشان را مشاهده میکردند، بهطور متوسط در مادربزرگها هنگام مشاهده تصاویر نوههایشان در بخشهای درگیر در همدلی عاطفی و انگیزه، شدت فعال شدن بیشتر بود. البته برخی از پدران هم وجود داشتند که به همان اندازه این بخشهای مغزی در آنها فعال شده بود.
محقق اصلی این مطالعه جدید گفت: «آنچه واقعاً جلبتوجه میکند، فعال شدن مناطقی از مغز است که با همدلی عاطفی ارتباط دارد. این موضوع نشان میدهد که مادربزرگها اینگونه ساختهشدهاند که وقتی با نوههایشان ارتباط برقرار میکنند آنچه آنها حس میکنند را احساس میکنند. اگر نوه آنها لبخند بزند، آنها شادی کودک را احساس میکنند و اگر نوه آنها گریه کند، درد و ناراحتی کودک را احساس میکنند.»
در مقابل، هنگامیکه مادربزرگها به تصاویر فرزندان خود که دیگر بزرگ شدهاند نگاه میکردند، نواحی کمی متفاوت از مغزشان فعال میشدند. این بخشها مناطقی هستند که با همدلی شناختی ارتباط دارند. این موضوع میتواند نشاندهنده آن باشد که مادربزرگها بهجای تجربه ارتباط عاطفی مستقیمتر، سعی در درک شناختی فرزند بزرگسال خود داشتند. به گفته محقق این مطالعه: «همدلی عاطفی زمانی است که بتوانید احساس دیگران را احساس کنید، اما همدلی شناختی زمانی است که درک کنید که شخص دیگری چه احساسی دارد و چرا.»
بسیاری از بزرگسالان تجربه کردهاند که والدینشان اغلب برای دیدن نوههای خود هیجانزدهتر از آنها به نظر میرسند. این یافتهها احتمالاً میتواند برای توضیح این امر کمک کند. محقق ارشد این مطالعه میگوید: «فرزندان خردسال احتمالاً ویژگیهایی یافتهاند که میتوانند نهتنها مغز مادر، بلکه مغز مادربزرگ را تحت تأثیر قرار دهند. فرزند بزرگسال آن عامل زیبا را ندارد، بنابراین مادربزرگّها ممکن است واکنش عاطفی یکسانی نداشته باشند.»
نتایج این پژوهش در مجله Proceedings of the Royal Society B منتشر شده است.
مطالعه عملکرد مغز زنان نشان میدهد، مغز هنگام تماشای تصاویر نوهها فعالیت همدلانه بیشتری بروز میدهد
یافتههای فوق این ایده را تأیید میکند که ممکن است یک سیستم مراقبت والدینی واحد در مغز وجود داشته باشد که در مادران (که در مطالعات جداگانه بررسی شدهاند)، پدران و مادربزرگها فعال میشود. محققان اکنون امیدوارند پدربزرگها و سایر مراقبان کودک را مطالعه کنند تا نتایج را مقایسه کنند.
جنبههای جالب این تحقیق
این مطالعه راه را برای پرسشهای بسیار بیشتری باز میکند. یکی از محققان این مطالعه میگوید: «جالب است تا همینطور به علوم اعصاب پدربزرگها و چگونگی تفاوتهای احتمالی عملکردهای مغز پدربزرگها و مادربزرگها در فرهنگهای مختلف توجه کنیم.»
یکی از جنبههای جالب این پروژه برای محقق اصلی آن مصاحبه شخصی با همه شرکتکنندگان بود. وی میگوید: «این سرگرمکننده بود. میخواستم حسی در مورد پاداشها و چالشهای مادربزرگ بودن را به دست آورم.»
وی ادامه داد: «چالش اصلی که بسیاری از مادربزرگهای شرکتکننده در این تحقیق گزارش کردند این بود که وقتی با والدین درباره چگونگی تربیت نوههایشان و ارزشهایی که باید در آنها ایجاد شود توافق نداشتند، تلاش میکردند تا در آن مورد دخالتی نکنند.»
محقق اصلی این مطالعه میگوید: «همچنین بسیاری از آنها گفتند که چقدر خوب است که تحتفشار مالی و زمانی زیادی همانند زمان بزرگ کردن فرزندانشان قرار ندارند.» وی ادامه میدهد: «آنها از تجربه مادربزرگ بودن بسیار بیشتر از والدین بودن لذت میبرند.»
لینک کوتاه: https://tandorostimag.com/?p=4806